کد مطلب:317281 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

حضرت عباس از دیدگاه امامان معصوم
آن مختصر مطالبی كه درباره شخصیت برجسته و نورانی قمر بنی هاشم (ع) كه در فصول گذشته، از لابه لای متون تاریخی بیرون آورده و تحلیل شد، مختصری از سیمای گهربار حضرت عباس (ع) بود. چرا كه وقتی به بیانات گهربار امامان معصوم و زیارتهای آنها رجوع می كنیم به تعریفها و تمجیدها و حق شناسی هایی از حضرت ابوالفضل (ع) برمی خوریم كه به حق شخصیت درخشان و مقام بلند معنوی و انسانی باب الحوائج هر چه بیشتر جلوه گر می شود.

حضرت علی (ع) در شب 21 رمضان سال چهل هجری ساعاتی قبل از شهادت، حضرت عباس (ع) را در آغوش می گیرد و می فرماید:

«پسرم به زودی در قیامت چشمم به وسیله تو روشن می گردد.» [1] .

آری چشمان مولا علی (ع) روشن می شود هرگاه كه آسمانیان و زمینیان از این همه فداكاری و گذشت و ایثارگری حضرت عباس (ع) در روز عاشورا - در راه خدا و پیامبر (ص) و امام حسین (ع) و اطاعت از ولایت او - متعجب می گردند چرا كه وقتی عباس (ع) وار نهر علقمه می شود و آب گوارا و سرد را لمس می كند ولی بیاد لبان تشنه ابا عبدالله الحسین (ع)



[ صفحه 146]



حتی جرعه ای از آن نمی نوشد و بر نفس خویش بانگ می زند كه ای نفس بعد از حسین (ع) خوار باشی و هرگز نخواهم كه پس از او زنده بمانی. این حسین است كه لب تشنه است و دل از حیات شسته، و تو آب سرد و گوارا طلب می كنی، سوگند به خداوند كه دین من اجازه چنین كاری را نمی دهد.

طبق روایاتی كه از امام رضا (ع) كه بوسیله پدرانش از رسول خدا نقل شده، آمده است كه: «حضرت فاطمه زهرا (س) در روز قیامت در حالی كه پیراهن آغشته به خونی را در دست دارد از طرفی برای تقاضای مجازات قاتلان فرزندش حسین (ع) از جانب خداوند [2] و از سوی دیگر برای شفاعت دوستان وارد صحرای محشر می شود و از جمله سخنانش می فرماید: برای شفاعت ما همین دو دست قطع شده فرزندم عباس (ع) كفایت می كند» [3] در عصر تاسوعا كه خیمه گاه حضرت سیدالشهدا (ع) مورد هجوم ارتش عمر بن سعد قرار می گیرد، آن حضرت (ع) به برادرش عباس (ع) می فرماید: عباس برادرم جانم به فدایت سوار شو و ببین منظور آنان چیست؟ [4] .



[ صفحه 147]



امام حسین (ع) در این فرمان با تعابیری عاطفی و پرمحتوا هم علاقه خود را به حضرت عباس (ع) ابراز داشته و عظمت او را بیان كرده و هم او را برای انجام فرمانی ارسال داشته است.

در روز عاشورا پس از شهادت حضرت عباس (ع) و حضور امام حسین (ع) بر بالین غرق به خونش در حالی كه اشك از چشمان امام حسین (ع) جاری شده بود ابتدا فرمود: «اكنون كمرم شكست...» [5] .

و سپس با عباس (ع) این گونه به سخن سپاس آمیز پرداخت:

«برادرم! خداوند بالاترین پاداش را به تو عنایت فرماید، به خداوند سوگند تو در راه خدا جهاد كردی و حق جهاد الهی را خوب انجام دادی» [6] .

تعابیر زیبا و عمیق و احساسی امام حسین (ع) درباره حضرت عباس (ع) چه پرمعنی است، امام حسین (ع) حضرت عباس (ع) را ستون و تكیه گاه خود عنوان كرده است كه با شهادتش می فرماید اكنون كمرم شكست! و پس از آن به خداوند سوگند می خورد و گواهی می دهد كه عباس (ع) در راه خدا جانفشانی كرده و جهاد در راه خدا را انجام داده است و سپس از خداوند برای عباس (ع) بالاترین پاداش را طلب می كند.



[ صفحه 148]



دیگر ائمه اطهار (ع) نیز با تعابیر بسیار زیبا و عاطفی به بیان عظمت شأن و مرتبه حضرت ابوالفضل العباس (ع) پرداخته اند به نحوی كه وقتی در آن تعابیر و سخنان دقت شود، عظمت بی كران باب الحوائج (ع) هر چه بیشتر مملوس و هویدا می گردد.

از جمله امام زین العابدین (ع) درباره حضرت عباس (ع) فرموده است كه: «خداوند رحمت كند عموی ما عباس بن علی (ع) را كه به تحقیق ایثار و جانبازی نمود و جنگ نمایانی كرد و خود را فدای برادرش ساخت تا اینكه دستانش قطع شد و خداوند در مقابل - همانند عمویش جعفر طیار - دو بال عنایت كرد تا با آنها با ملائكه در بهشت طیران نماید و همانا عباس (ع) نزد خداوند تبارك و تعالی منزلتی دارد كه جمیع شهداء در روز قیامت بر او غبطه خورند و تمنای مقامش را نمایند» [7] .

به سبب همین مراتب عالی حضرت عباس (ع) است كه اهل بیت (ع) او را در امور عظیم الشأن خود كه افراد عادی را در آن وارد نمی ساختند، شركت می بخشیدند، از جمله آن مشاركت دادن حضرت عباس (ع) در تغسیل امام حسن مجتبی (ع) توسط امام حسین (ع) است [8] .



[ صفحه 149]



خوانندگان محترم بعد از اینكه مرتبه امامت و مقام دست نیافتنی امام را درك كردند توجه نمایند كه امر تغسیل و تكفین امام را جز امام انجام نمی دهد و در این مورد ناچار باید اذعان كرد كه در كنار امام معصوم به این كار مبادرت می ورزند، بزرگترین فرد در عالم وجود بعد از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) می باشد. زیرا كه پیكر مطهر امام معصوم (ع) بعد از فوت در سیر خود به مبدأ متعال، كسی كه فاقد مرتبه او باشد نمی تواند به او نزدیك شود یا نگاه به جسمش بیاندازد چرا كه جایگاه امام در مقام «قاب قوسین أو ادنی» - یعنی همان جایی كه جبرییل از پرواز فرومی ماند و نبی مكرم (ص) را در برترین مراتب سیر ملكوت و جلال تنها می گذارد تا به بالاترین مراتب قرب الهی نایل آید - می باشد. برای جلوگیری از اطاله ی كلام به مبحث اصلی یعنی دیدگاه امامان معصوم (ع) درباره حضرت عباس (ع) برمی گردیم. در ادامه سخنان و بیانات و ادعیه های ائمه معصوم (ع) درباره حضرت عباس (ع) ابتدا به حدیثی از امام صادق (ع) در مورد آن حضرت (ع) و سپس به زیارت ابوالفضل العباس (ع) از زبان امام جعفرصادق (ع) به نقل از ابوحمزه ثمالی و تعابیری از آن می پردازیم.



[ صفحه 150]



امام صادق (ع) می فرمایند: «عموی ما عباس بن علی (ع) بصیرتی نافذ و بینش عظیم و ایمانی شدید داشت، در محضر امام حسین (ع) جهاد نمود و در راه حضرتش جانبازی و ایثار تمام نمود و شهید درگذشت» [9] .

همچنین امام صادق (ع) در فراز نخست سلام اذن ورود به حرم قمر بنی هاشم (ع) می فرمایند:

«سلام خدا و فرشتگان مقربش، و سلام پیامبران مرسل و بندگان شایسته اش و سلام تمام شهداء و صدیقان، سلام هایی پاك و طیب در صبحگاهان و شامگاهان بر تو باد ای فرزند امیرالمؤمنین» [10] .

در این بیانات امام صادق (ع) به سرچشمه سلام الهی كه رحمت بی پایان و عنایت تمام نشدنی اوست، به سلام ملائكه ای كه شاهد ارجمندی مردان بزرگ در ملأ اعلی و عالم قدسی اند، به سلام پیامبرانی كه تمام افعال و رفتارشان بر اساس رضایت خداوند است و به سلام صلحا و شهداء كه پیرو راستین انبیاء و اوصیایشان بوده و با مشاهده حقایق عالم غیب نایل آمده اند علاوه بر معرفت و شناختن، كه از مقام و فضل و بزرگواری آن حضرت دارند، اشاره می فرماید. چرا كه همگی این مقربان درگاه حق تعالی با دعا و طلب رحمت و سلام و تحیت بر ابوالفضل العباس (ع) است كه به بارگاه الهی تقرب می جویند زیرا كه



[ صفحه 151]



می دانند بهترین راه برای رسیدن به لقای محبوب لایزال است، و به این لحاظ است كه این سلامهای آنها به نص حدیث، پاك و طیب به شمار می روند.

از طرف دیگر امام صادق (ع) در زیارت سرور مظلومان عالم امام حسین (ع) می فرماید: «سلام خدا و سلام فرشتگان خدا، آن هنگام كه شب می نمایی و صبح را به سر می بری بر تو باد، سلام هایی پاك و مطهر، و بر تو باد سلام ملائكه مقرب و آنانكه دلهایشان تسلیم تواند و سخنگوی فضائلت می باشند...»

با توجه به این زیارت كه شبیه زیارت حضرت عباس (ع) می باشد برای ما روشن می شود كه منزلت قمر بنی هاشم شبیه مقام سیدالشهداء است. [11] .

سپس امام صادق (ع) در ادامه ی زیارت حضرت عباس حضرت عباس (ع) می فرمایند: «شهادت می دهم كه نسبت به جانشین رسول خدا (ص)[(منظور امام حسین (ع) است در جایگاه امامت كه بعد از جایگاه نبوت پیامبر (ص) است)]در مقام تسلیم بودی، حضرتش را تصدیق نمودی و در شأن وی وفا ورزیدی و خیرخواهی كردی.» [12] .



[ صفحه 152]



در این جا امام صادق (ع) برای حضرت عباس (ع) مقام تسلیم را كه رفیع ترین مقامات سالكان و راهیان كوی محبوب یگانه، و گرانقدرتر از مرتبه ی رضا و توكل می باشد را برشمرده است. اما درباره ی عناوین سه گانه «تصدیق، وفا و خیرخواهی» كه عبارت فوق از زبان امام صادق (ع) درباره ی حضرت عباس (ع) آمده است باید گفت كه شك نیست كه امام صادق (ع) منظورشان آن بوده است كه حضرت عباس (ع) از والاترین درجات آن برخوردار بوده است، چرا كه از تسلیم وجودی آن حضرت سرچشمه می یافته است و تصدیق او چون نسبت به امام حسین (ع) و نهضتش در آن هنگامه سخت و خطیر بوده، همان مقام والای حق الیقین است و همچنین وفا و خیرخواهی حضرت عباس (ع) در آن شرایط سخت و دشوار ناشی از مقام حق الیقین حضرت عباس (ع) بوده است زیرا وفای یك فرد نسبت به فرد دیگر همانگونه كه ممكن است به خاطر برادری و خویشاوندی و دوستی باشد امكان دارد كه به سبب معرفتی تمام نسبت به كسی كه خداوند رعایت حق و حرمت او را بر امت واجب كرده، نیز باشد.

و از آنجایی كه امام صادق (ع) بالاترین مراتب سالكان راه خدا را برای حضرت عباس (ع) برشمرده است لاجرم اعمالی كه از آن حضرت (ع) صادر شده بر اساس تصدیق و خیرخواهی بوده و آن ایثارگری در راه امام حسین (ع) نه از آن رو انجام گرفته كه امام



[ صفحه 153]



حسین (ع) صرفا برادرش یا فرزند رسول الله (ص) بوده است بلكه آن تسلیم و تصدیق و وفا و خیرخواهی كه با جانبازی خود آنها را اثبات نمود چیزی نبود مگر اینكه امام حسین (ع) امام واجب الطاعه بوده است و باید كه فرمایشات آن حضرت (ع) را به جان و دل پذیرفت. و این خود منزلتی است عظیم كه عمل بر اساس آن - هر چند كه بر پایه دیگر موارد یاد شده هم باشد مورد تقدیر و ستایش است - جز توسط صاحبان نفوس قدسیه كه به درجه عصمت نایل آمده اند انجام نمی پذیرد. [13] .

سپس امام صادق (ع) در ادامه زیارت حضرت عباس (ع) می فرماید: «خداوند لعنت كند آن كس را كه حق تو را نشناسد و حرمت تو را پاس ندارد». [14] .

از این تعبیر امام صادق (ع) در حق حضرت عباس (ع) پی می بریم كه سایر شهیدان به این میزان از فضیلت دست نیافته اند هر چند كه حق و حرمت آنها نیز بسیار والا و ثابت است تنها حضرت عباس (ع) است كه معارفش وسیع تر و ایمانش پایدارتر از سایر شهداء بوده است، از این رو نمی توان حق آن حضرت (ع) را بر دین اسلام و بر امت محمد (ص) انكار كرد و با وجود این دو حق - حق بر دین و حق بر امت



[ صفحه 154]



پیامبر (ص) - است كه هر كس حق او را نشناسد و حرمتش را پاس ندارد مستحق لعنت و نفرین گردیده است.

امام صادق (ع) در زیارت داخل حرم قمر بنی هاشم (ع) می فرمایند: «گواهی می دهم و خدا را گواه می گیرم كه تو همان راهی را كه جنگاوران و شهیدان بدر رفتند پیمودی» [15] .

در اینجا تشبیه كردن حضرت عباس (ع) به شهدای جنگ بدر برای تقویت اذهان به بصیرت نافذ حضرت عباس (ع) است چرا كه مجاهدان جنگ بدر از چنان بینش و بصیرتی برخوردار بودند كه علی رغم ضعف خود و كمی نفرات و تجهیزات با سران شرك رویاروی شدند و همگی با قوت ایمان و سلاح بصیرت در زیر پرچم نبوت به استقبال از شهادت رفتند و شمشیر كفار قریش را درهم شكستند و به این ترتیب به اولین پیروزی كه منجر به قوی شدن پایه های اسلام و تثبیت حكومت اسلامی گردید، نایل آمدند.

اما در دشت كربلا جنگ چهره دیگری داشت و دریایی از خون بود كه موج می زد. در كربلا پیروان جبهه حق بدون انتظار هیچ امدادی و هیچ نیروی ذخیره ای با عطش جانگداز و ناله اهل حرم از پشت سرشان، با سعه صدر و دلهایی آرام به لشكر عظیم كفر حمله می بردند و آن



[ صفحه 155]



نفوس پاكیزه در این پیكار تسلی نمی یافتند مگر اینكه شجره ملعونه بنی امیه را از بیخ و بن بركنند و در این راه خون خود را نثار كردند.

تاریخ گواهی می دهد كه بنی امیه بعد از واقعه عاشورا به فلاكت و بدبختی افتادند و سرانجام بعد از مدت زمانی آثار پلیدشان از صحنه روزگار محو گشت و پر واضح است كه عاشورا آن جاهلیت دومی را كه به دست امویان شكل می گرفت درهم پیچید و پیروزی و تجدید حیاتی دیگر از آن اسلام ساخت، و چه صحیح فرموده اند كه: «اسلام از پیامبر (ص) نشأت گرفت و از حسین (ع) بقا یافت» [16] و نیازی به توضیح نیست كه قمر بنی هاشم (ع) بعد از برادرش سیدالشهداء (ع) شخصیت دوم نهضت عاشورا بود كه از دیگر یاران حضرتش حفاظت و پشتیبانی می كرد.

مطلب دیگر در شأن و منزلت حضرت عباس (ع) روایتی است كه محقق عالی قدر سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی آن را مطرح كرده است و از آن برمی آید كه حضرت ابوالفضل العباس (ع) از مقاماتی شبیه مراتب معصومین برخوردار است و آن این كه روایت شده كه چون امام سجاد (ع) بعد از واقعه عاشورا برای دفن آن پیكرهای به خون خفته در كربلا حضور یافت، به بنی اسد اجازه دادند تا اجساد مطهر شهدا را به خاك بسپارند و تنها پیكر سیدالشهداء و عمویش عباس (ع) را استثنا



[ صفحه 156]



نمودند و اظهار داشتند كه خود به تنهایی به دفن آنها خواهد پرداخت و فرمودند: با من كسانی هستند كه یاریم می دهند. [17] .

در اینجا آنچه واضح است اینكه امام معصوم را امام باید غسل و دفن نماید اما مسئله ای كه به حقیقت و سر آن دست نمی یازیم این است كه چرا امام سجاد (ع) عموی صدیق و شهیدش عباس (ع) را همانند پدر مطهرش خود به دل خاك نهاد تا از آنجا به ملا اعلی پر گشاید.

این مسئله بیانگر آن است كه جسد مقدس حضرت عباس (ع) چون ذوات مقدسه معصومین (ع)، كسی دیگری جز امام معصوم (ع) سزاوار نیست كه به آن دست بزند چرا كه او در نزدیك ترین حالات خود به حق تعالی است و كسی از مقام شامخ او بهره ای ندارد نباید پیكر مطهرش را لمس كند.

آری عظمت شأن مقام ابوالفضل العباس (ع) در دنیا و آخرت نزد اهل بیت (ع) محفوظ است تا آنجا كه صدیقه كبری فاطمه زهرا (س) در روز حشر به هیچ یك از ستم های بی پایانی كه بر آل محمد (ص) رفته است لب به شكوه نمی گشاید مگر به دو دست قطع شده عباس (ع) و حضرت فاطمه (س) آن دستان مطهر را از مهمترین اسباب شفاعت در روز رستاخیز نزد پروردگار عالم قرار خواهد داد.



[ صفحه 157]



در پایان این مبحث كلام حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه درباره عباس (ع) ذكر می كنیم. حضرت (ع) فرمودند: «سلام بر عباس فرزند امیرالمؤمنین (ع) كه جانش را در راه مواسات با برادرش تقدیم نمود، دنیایش را برای تحصیل آخرت صرف كرد و جانش را برای حفاظت برادرش فدا نمود.» [18] .



[ صفحه 161]




[1] معالي السبطين، جلد اول، ص 454.

[2] بحارالانوار، ج 43 ص 220.

[3] اسرار الشهاده، ص 339، به نقل از زندگاني حضرت ابوالفضل (ع)، ص 147.

[4] تاريخ طبري، ج 7، ص 3012.

[5] زندگاني حضرت ابوالفضل (ع)، ص 119.

[6] زندگاني حضرت ابوالفضل (ع)، ص 119.

[7] كليات مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، ص 856 و منتهي الآمال، جلد اول، ص 709.

[8] ذخاير العقبي، ص 141، به نقل از سردار كربلا، ص 241.

[9] سردار كربلا، ص 228.

[10] زيارت حضرت عباس (ع)، مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، ص 850.

[11] سردار كربلا، صص 228 - 229.

[12] زيارت حضرت عباس (ع)، مفاتيح الجنان، ص 850.

[13] ر. ك؛ سردار كربلا، ص 231 و ص 230.

[14] زيارت حضرت عباس (ع)، مفاتيح الجنان، ص 851.

[15] زيارت حضرت عباس (ع) مفاتيح الجنان، ص 851.

[16] سردار كربلا، ص 234 و ص 232.

[17] همان منبع، ص 247.

[18] بحارالانوار، ج 101، ص 270.